سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
ماه عسل
درباره



ماه عسل


سحر*
دختری با دنیایی از احساسات عاشقانه و غرور سرکش .
پیوندها
عاشق آسمونی
لیلای بی مجنون
سکوت ابدی
دنیای عکس و اطلاعات
devilll
جوک بی ادبی
اتشنشانی بنادر کشور
برترین لحظه ها
سفیر دوستی
روان شناسی و مشاوره
جـــیرفـــت زیـبا
تنهای93
.: شهر عشق :.
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
منطقه آزاد
محمدمبین احسانی نیا
*bad boy*
عاشقتم فلانی
عشقی به پاکیه عشق شیرین و آبتین
(بنفشه ی صحرا)
علمدار بصیر
گروه اینترنتی جرقه داتکو
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
آتیه سازان اهواز
salam
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
تینا!!!!
کاروجدان
مشق عشق ناز
به رنگ ابی
فرهنگی
نگار
EsOeS-MuSiC
درگز دیار آشنا
دانلد اهنگ های جدید
متالورژی_دانلودکده ی مهندسی متالورژی(rikhtegari.com)
یک خودمونی ساده
بهاره تنها
Sea of Love
vagte raftan
*دنیای یخی*
احساس ابری
جوجو
چیزهای جالب
متن ترانه ماندگارترین آهنگ های ایرانی
sms های جدید
خنده بازار
هزاره
دهاتی
کشکول
sindrela
باران
بهترین ها برای شما
عشق طلاست
کورش بزرگ:خداوندا این کشور را از دشمن،خشکسالی و دروغ محفوظ دار
من هیچم
عشقولانه
Dr.Nojavan
هتل دانلود
ترویج ازدواج موقت برای جلوگیری از گناه جوانان
تنهایی
درباره ی رپ و دوست شدن با شما
تک صلیب عشق
نم نم باران
جوکستان
____نازیانه_____
*دخترصورتی*
فقط خدا
جک
خـطـ خـــــــــطـی
غم
آرنیکان
ایرانی
shirin
آرشیو یادداشت‌ها

زن ذاتاً داستان‌سرا و قصه‌گو است

زن ذاتاً داستان‌سرا و قصه‌گو است

ماه‌نامه «داستان» در شماره شهریور ماه خود، در بخش «درباره داستان» با دکتر حسین پاینده درباره «داستان زنان در ادبیات معاصر ایران» گفت‌وگویی را منتشر کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، دکتر پاینده با بررسی داستان ‌نویسندگان زن ایران با توجه به نظریه‌های ادبی روز جهان و نوشتن کتاب‌ها و مقاله‌های بی‌شمار، سعی کرده این نظریه‌ها را برای ادبیات معاصر ایران مناسب‌سازی کند. محورهای اصلی پاسخ‌های دکتر پاینده به سؤالات این نشریه در ادامه می‌آید:

 

*زنان قابلیتی ذاتی برای داستان‌گویی دارند. شهرزاد قصه‌گو، یک زن است، نه یک مرد، و این اتفاقی نیست. مادربزرگ‌ها وقت بیشتری برای قصه‌گویی برای نوه‌هایشان می‌گذارند تا پدربزرگ‌ها که به همان میزان نوه‌هایشان را دوست دارند.

 

*در روابط اجتماعی هم، زنان ساختار‌ها و قالب‌های روایتی را بیشتر به کار می‌برند. آنها توان شگرفی برای داستانی کردن زندگی روزمره دارند. مثلاً اگر به تعریف آنها از یک ماجرای عادی گوش کنید، می‌بینید چطور توصیف شخصیت، زمان و مکان و واقعه را با هم جفت‌وجور می‌کنند تا شما دقیقاً در جریان آن اتفاق قرار بگیرید. روایت‌گری و داستان‌گویی با ذات زن پیوند دارد.

 

* کریستوا می‌گوید ساختارهای زبانی متن نوشته‌شده به قلم یک زن، با ساختارهای زبانی متداول در نوشتارهای مردان متفاوت است. مؤلفه‌هایی را هم مشخص می‌کند که اینها در زبان نویسندگان مرد نیست ولو آنکه آن مرد درباره جهان زنان بنویسد. مثلاً جلال ‌آل‌احمد داستانی دارد به نام «لاک صورتی» که درباره یک زن است یا داستان «بچه مردم» که، هم درباره یک زن و هم از زبان یک زن است، اما نویسنده مرد است و مثلاً جمله‌های ناتمام یا سکوت در متن را که از ویژگی‌های زبان زنانه است، این متن‌ها ندارند.

      

* یکی از مؤلفه‌های نوشتار زنانه، وقفه یا همین استفاده از سه نقطه است. سکوت (مسکوت گذاشتن موضوع) در زبان زنانه بسیار دیده می‌شود که از مباحث مهم نقد ادبی زنانه است.

      

* اگر طرحی را به روی کاغذ به زن و مردی نشان دهیم، مرد به خطوط بیرونی آن توجه خواهد کرد و زن به نقش‌های میانی و ریزه‌کاری‌های آن. مثلا زن رومیزی تازه‌ای خریده، وقت شام به همسرش می‌گوید «تغییری در اطرافت نمی‌بینی؟» و مرد جواب می‌دهد «نه!»، تا بالاخره خود زن بیان می‌کند که «رومیزی جدید است». زن می‌خواهد مرد رنگ، دوخت و جزئیات رومیزی را ببیند اما مرد به جای این همه می‌پرسد: «چند خریدی؟»

      

* در دنیای ادبیات- مخصوصا اگر به شعر توجه کنیم- نگاه زنانه به جهان آشنازدایانه است. این نگاه برای ما که به نگرش و زبان مردانه عادت کرده‌ایم تازه است، زیرا حتی خود زنان هم اکثرا دنیا را با نگاه مردانه می‌نگرند. یکی از بهترین نمونه‌ها اشعار پروین اعتصامی است که موضوعات اجتماعی در آن زیاد به چشم می‌خورد، مثلا فقر، کودکان یتیم، فاصله طبقاتی و از این قبیل. اینها دقیقا همان مضامینی هستند که در شعر بیشتر شاعران مرد در زمان او هم برجسته هستند.

      

* بعضی‌هاخیال می‌کنند نویسندگان زن باید به صریح‌ترین زبان ممکن از ساختار‌های اجتماعی انتقاد کنند. اگر نویسنده‌ای بخواهد این کار را انجام دهد بهتر است در یک حزب فعالیت کند.

      

* به نظر من اگر نویسنده زن بخواهد خوش بدرخشد و خودش را متمایز کند، باید به موضوعاتی دقت کند که به خصوص با تجربه‌های زنانه او قابل دریافت است، نه به موضوعاتی که با تجربه‌های مردانه هم قابل فهم است. فقر را، هم من می‌فهمم، هم شما، فاصله طبقاتی، هم شما را رنج می‌دهد، هم من را، اما موضوعات خاصی به تجربیات زیسته زنان مربوط هستند و نویسندگان زن می‌توانند این موضوعات را از دریچه چشم خودشان، با زبان خاص خودشان و با ساختارهای داستانی منحصر به فردِ زنانه توصیف کنند.

      

* تاثیری که مسائل اجتماعی بر زنان دارند با تاثیر آن بر مردان فرق می‌کند. زن تهدید‌های اخلاقی خاصی را تجربه می‌کند که مرد اصلا با آنها مواجه نیست.

      

* مردی که دنیای زنان را نشناسد، به لحاظ عقلی و روانی ناقص است، زنی هم که دنیای مردانه را نشناسد ناقص است.

      

* داستان نمی‌تواند غیرجنسیتی باشد، به این مفهوم که وقتی دست به نوشتن می‌برید حتما مسائل فرهنگی را که از راه گفتمان در ذهن شما نهادینه شده، به نوعی در داستان بازتاب می‌دهید و یکی از این گفتمان‌های قدرتمند، گفتمان جنسیت است. هیچ‌کس نمی‌تواند از این گفتمان فارغ باشد اما هنر راستین هنری است که در محدوده جنسیت نماند بلکه با به‌کارگیری زبانی جهان‌شمول، مسائلی مربوط به انسان را مطرح کند.

      

* مسئله زن باید به نوعی مطرح شود که به مسئله مرد هم تبدیل شود، زیرا هنر، مطلق انسان را مورد خطاب قرار می‌دهد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سحر* 89/7/2:: 10:46 صبح     |     () نظر
<      1   2   3